قرارداد بیع متقابل یکی از قراردادهای بین المللی پرکاربرد به شمار می رود. امروزه قراردادهای بین المللی و قواعد حاکم بر آن به موازات پیشرفت های جامعه بشری دچار تغییر و تحول شده اند. دیگر مانند گذشته مبادلات به مرزهای یک کشور محدود نبوده و فراتر از مرزهای ملی پا نهاده است. انعقاد قراردادهای بین المللی من جمله قرارداد بیع متقابل از حساسیت بالایی برخوردار است که نمی توان به راحتی از آن عبور کرد پس کسب اطلاع از قواعد و شرایط قرارداد بیع متقابل لازمه انعقاد یک قرارداد سالم و رابطه سالم کاری است. با ما همراه باشید تا با این قرارداد و جزئیات مربوط به آن آشنا شوید.
قرارداد بیع متقابل را بشناسیم!
قرارداد بیع متقابل با نام Buy-back agreements در عرصه های بین المللی شناخته می شود. این قرارداد بین المللی در دسته قراردادهای بلند مدت قرار می گیرد زیرا مدت آن حداقل ۳ تا ۲۰ سال است. وکیل قراردادهای بین المللی قرارداد بیع متقابل را اینگونه تعریف می کند: (قراردادی بلند مدت که در این قرارداد یکی از طرفین مطابق مفاد قرارداد متعهد می شود تا با فراهم سازی تجهیزات، نیروی کار متخصص و علم و فناوری پروژه مورد نظر را به نتیجه برساند.)
تعهدات طرفین در بیع متقابل
همانطور که پیش تر گفتیم کشور و شرکت سرمایه گذار ملزم است تا با بسترسازی علمی و تجهیزاتی و با استفاده از نیروی فنی و متخصص پروژه مورد نظر را به مرحله افتتاح برساند و پس از این مرحله تعهدات کشور و شرکت سرمایه پذیر آغاز می شود. این کشورها موظفند تا پس از راه اندازی پروژه از محل سود حاصل تمام هزینه های کشور سرمایه گذار را جبران نموده و قسمتی از سود پروژه را نیز مطابق قرارداد به کشور سرمایه گذار تقدیم نماید.
مزایا و معایب این قرارداد
قراردادهای بین المللی من جمله قرارداد بیع متقابل همانطور که مزایای بسیاری دارد به تبع نقاط منفی نیز دارد. در قرارداد بیع متقابل برخلاف تصور عامه حاکمیت کامل کشور میزبان بر منابع خود باقی مانده و در قرارداد نیز بندهایی قرار داده می شود که حاکمیت کشور به خطر نیوفتد همچنین این قرارداد برای طرفین منافع اقتصادی دو سویه داشته و طرفین در این قرارداد سود مورد نظر را دریافت می نمایند. اما اگر بخواهیم به معایب قرارداد بیع متقابل توجه کنیم اولین و بزرگترین عیب ناشی از قرارداد، بی انگیزه شدن متخصصین داخلی و همچنین کمرنگ شدن صنایع ملی و بومی کشور است که موجب می شود پیشرفتی در زمینه صنعت و فناوری در طی سالیان طولانی حاصل نشود. به همین علت برخی کشورها برای انعقاد قرارداد بیع متقابل محتاطانه عمل می کنند. کشور سرمایه گذار نیز ممکن است تعهدات خود را ناقص انجام داده و تجهیزات با کیفیتی را انتقال ندهند.
قرارداد بیع متقابل در ایران
ایران نیز از کشورهایی است که به قرارداد بیع متقابل روی آورده است اما بیشترین زمینه ای که در آن این قرارداد مورد استفاده قرار می گیرد عرصه های صنایع مربوط به نفت و گاز می باشد. تمایل کشورمان برای انعقاد قرارداد بیع متقابل در عرصه های نفت و گاز به دلیل پر ریسک و پر هزینه بودن این فعالیت ها رو به افزایش است. با فرض پیشرفت تجهیزات نفتی و گازی کشور استخارج این منابع با موفقیت بیشتری روبرو بوده و همین امر موجب درآمدهای ارزی و نفتی و در نهایت پیشرفت اقتصادی کشور می شود. با نگاه به سابقه این قرارداد در ایران دو نکته نظرمان را به خود جلب می کند.
نکته اول این است که ایران در انعقاد قرارداد بیع متقابل با کشور سرمایه گذار شرط می کند که کشور سرمایه گذار تجهیزات و علم و فن را به نام کشور ایران منتقل کرده و نام کشور ایران در این تجهیزات و علم و فناوری ذکر شود و نکته دوم نظارت کامل بر روند انجام پروژه توسط ایران صورت گیرد و تصمیمات نهایی نیز به تایید کشور ایران برسد. از نمونه های قرارداد بیع متقابل می توان به قرارداد ایران و شرکت های توتال و یا شل در زمینه تجهیزات و عرصه های نفتی اشاره نمود. به طور مثال یکی از بندهای قراردادهای نفتی ایران با دیگر کشورها صراحتا اشاره می کند که تجهیزات مورد نیاز برای فعالیت های نفتی که به نتیجه مطلوب برسد باید توسط کشور مهمان و به نام و برای کشور میزبان خریداری شود و تمامی اموال و تجهیزات و فناوری های استفاده شده برای به نتیجه رساندن پروژه جز اموال شرکت ملی نفت ایران محسوب می شود.
قرارداد ایران و شرکت توتال در خصوص پارس جنوبی
این قرارداد تحت پوشش قرارداد بیع متقابل با هدف توسعه و افزایش ظرفیت تولید گاز غنی ترش با حداکثر ظرفیت معادل ۵۶ میلیون متر مکعب در اواسط دهه ۹۰ منعقد شد. هدف نهایی این قرارداد انتقال این گاز از فرا ساحل به خشکی بوده است. پیش بینی میشود که هزینه سرمایه گذاری مستقیم این طرح مبلغی نزدیک به ۵۰۰۰ میلیون دلار بوده و ایران به عنوان کشور صاحب پروژه تا زمان آغاز تولید سودی به شرکت توتال نمی دهد.
تفاوت قرارداد بیع متقابل و کلید در دست
قرارداد بیع متقابل و قرارداد کلید در دست از انواع قراردادهای بین المللی هستند که شاید تشابهاتی را بتوان میان آن ها یافت. قرارداد کلید در دست قراردادی است میان کارفرما و پیمانکار که پیمانکار متعهد می شود مطابق مفاد قرارداد پروژه های صنعتی کارفرما را به سرانجام برساند. قرارداد کلید در دست اغلب برای پروژه های صنعتی منعقد شده و پیمانکار اغلب سازنده قطعات مورد نیاز پروژه است که کار و تولیدات خود را نیز تضمین می نماید اما قرارداد بیع متقابل با شرکتی منعقد می شود که تجهیزات را از دیگر کارخانه ها تهیه می کند و نیازی نیست که تجهیزات از تولیدات خود او باشد. فعالیت های هدف در قرارداد بیع متقابل معمولا قراردادهای نفتی و گازی است که سرمایه ای هنگفت می طلبد. در هر دو قرارداد شرکت سرمایه گذار موظف است تجهیزات و فناوری و نیروی کار متخصص را با خود همراه سازد و نظارت با شرکت سرمایه پذیر و به قولی کارفرما است.
وکیل انعقاد قرارداد بیع متقابل
پیش تر در خصوص حساسیت بالای انعقاد قراردادهای بین المللی سخن گفتیم. قراردادهای بین المللی را به دلیل فرامرزی بودن و سرمایه گذاری های هنگفت نمی توان بدون توجه به قواعد حاکم بر قراردادهای بین المللی منعقد نمود و استفاده از افراد وکیل بین المللی از لازمه روابط کاری سالم و شفاف است. گروه وکلا لاهه با همکاری وکلا متخصص بین المللی و سابقه درخشان در انعقاد اینگونه قراردادها می توانند شما را در انعقاد یک قرارداد کم ریسک و مطمئن همراهی نمایند.
سوالات متداول
بله وکلا بین المللی گروه لاهه در زمینه انعقاد قراردادهای بین المللی همچنین قرارداد بیع متقابل نیز به فعالیت می پردازند.
کشور سرمایه پذیر یا همان میزبان مسئولیت نظارت بر انجام تعهدات قرارداد بیع متقابل را برعهده دارد.
تجهیزاتی که کشور سرمایه گذار به کشور میزبان منتقل می کند در نهایت جز اموال کشور میزبان محسوب می شود.
خیر موضوع قرارداد کلید در دست و قرارداد بیع متقابل متفاوت بوده و در زمینه های متفاوتی منعقد می شوند.
قرارداد بیع متقابل به دلیل موضوعی که دارد بلند مدت منعقد می شود زیرا مدت انجام تعهدات قراردادی در کوتاه مدت ممکن نیست.